-
که ره تاریک و لغزان است
شنبه 12 اسفند 1402 18:42
شریف زیستن تاوان داره ولی وقتی خودت برگردی و به عقب نگاه کنی میفهمی ارزشش رو داشت. اجازه ندهید جرات نگاه کردن به گذشته رو نداشته باشید
-
به سوی هیچ
پنجشنبه 18 آبان 1402 22:52
آدمی یهو، یکجا، پیر میشه از همه دنیا میبره و میمیره تنها تکه ای گوشت و استخوان معلق در فضای ناکجاآباد باقی می مونه بی هیچ پیوندی به این دنیا و تنها امیدش به خاک است و خاک عزیزترین و نزدیکترین عنصر هستی است چه میهمانی گرم و ابدی با خاک جایی که متعلق به آنم بی هیچ دنیای کذایی دیگر و چقدر نمی دانید چقدر این نیستی ابدی...
-
انگار نه انگار
شنبه 1 مهر 1402 18:54
اول پاییز است آن پادشاه بی چون و چرا و من زنده ام بی آنکه زنده باشم ....... و شعریست آنقدر نماندی که مرا زار ببینی
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 20 خرداد 1402 00:23
چیزی که متوجه شده ام بعیده زیاد زنده بمونم ولی حقیقتش هر ساعت زندگی هم عذاب بس بزرگیه برام.
-
شاره جان
پنجشنبه 31 فروردین 1402 17:28
های های شاره جان .... ..... .... ........
-
هیچستان
پنجشنبه 10 فروردین 1402 00:24
و اینجا دنیایی است خالی از خلا دنیایی ما قبل آن انفجار بزرگ هیچ تر از هیچ
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 19 دی 1401 20:50
تشنهی یک خواب جنینی، و نافی که به هیچ جهانی متصل نیست. .....
-
شب
جمعه 9 دی 1401 16:51
شب همه شب همه شب شب
-
دختری که ندارمش وطنی که می سازمش
جمعه 6 آبان 1401 22:55
یادمه فکر می کردم اگه دختری داشتم دوست داشتم موتورسواری یاد بگیره اسب سواری یاد بگیره فوتبال با هم بازی کنیم پر از هیجان باشه و تجربه کنه زندگی رو و دختر بودن هیچ محدودیتی براش نباشه امروز فیلمی از نیکا شاکرمی دیدم حالا نیست و ما داغداریم برای دختران پسران پدرهامان مادرهامان عمرمان کودکانمان نسلهای آینده مان وطن مان...
-
چهرازی ام
چهارشنبه 4 آبان 1401 00:50
من که یادم هست اصل هم همان است دوستی گاهی جنون آمیز است گاهی ساکت و غروب و قطار لیوانها دوستی مثل هیچ چیز نیست مثل کوه سر جایش هست باید می نوشتم قدردان همه دوستی و جنونم هستم ...... اینجا تو پاییز جنگه با امید بهار ما که بهار رو دوست نداریم ولی خب یه ملت منتظرن ما هم هر کاری می کنیم که بهار بیاد به خاطر دوستان یک...
-
پاییز 1401
چهارشنبه 27 مهر 1401 12:50
دیدی اینقدر حالمون خرابه که اومدن پاییز رو نفهمیدم دیدی حیف شد این پاییز و همه عمر
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 25 مهر 1401 23:44
یه بیت بیدادی از فروغی بسطامی میگه به کمال عجز گفتم، که به لب رسیده جانم به غرور و ناز گفتی، تو مگر هنوز هستی
-
جگر پاره پاره را نمیشه نوشت
جمعه 15 مهر 1401 08:41
و از اسلحه شان بی شرفی شلیک می شود و زمین دریای خون می شود خونی سرشار از شرافت سرشار از زن زندگی آزادی سارینا، ژینا و نیکای عزیزم. دخترای گلم خ جالت زده هستیم از این وطنی که برای شماها ساختیم. وطن رو می سازیم و میام از خواب بیدارتون می کنم.
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 1 مهر 1401 01:53
نمی دونم موفق میشیم یا نه ولی از امروزمون خجالت زده نخواهیم بود چه زنده بمونیم یا بمیریم
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 30 شهریور 1401 00:54
یعنی میشه ایران کمی طعم خوشی ببینه
-
سر میاد زمستون
سهشنبه 29 شهریور 1401 19:57
سر میاد زمستون میشکوفه بهارون گل سرخ خورشید باز میاد شب میشه گریزون •
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 27 شهریور 1401 19:59
آدری هپبورن
-
نمایش
یکشنبه 27 شهریور 1401 18:48
از دنیای دیگریست و عمق فاجعه را در این زمانه به نمایش میذاره عمق غم رو عمق نا امیدی موسیقی فیلم حکومت نظامی از تئودوراکیس دنیا صحنه دراماتیکیه که هیچ کمدی در آن موجود نیست آنچه هم از خوشیست خیالیست زودگذز و غم جاودانه است یا شاید قلب و مغز من آنچه که دیگران خوشی می بینند بیشتر اداهایی می بیند که دلقک سیرک در می آورد...
-
فرهنگ بسیار شریف
پنجشنبه 24 شهریور 1401 23:26
تار فرهنگ شریف پلی شده دنیا جای بسی مزخرف است و تنها امیدمان برگشت به روزهای قبل از تولده
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 21 شهریور 1401 21:35
های های شاره جان
-
به سلامتی
پنجشنبه 17 شهریور 1401 18:15
این گیلاس به یاد و سلامتی همه اونایی که ته قلب ما جا دارند و ما رو یادشون رفته
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 16 شهریور 1401 23:51
دیگر نه غمگین میشد و نه خوشحال، تنها چیزی بود میان خشمگین یا خشمگین تر.
-
10 مارس 1976
دوشنبه 7 شهریور 1401 00:24
تنهایی= کسی را در خانه نداشته باشی که بتوانی به او بگویی: فلان ساعت به خانه باز خواهم گشت و یا کسی که صدایش بزنی (یا کسی که تنها به او بتوانی بگویی) من اینجام، من آمدم.
-
بچه
شنبه 5 شهریور 1401 00:06
یه بچه هست تو اینترنت زیر یک سالشه معتاد به نگاه کردن این بچه ام حتی نمی دونم کدوم کشوره و اهمیتی هم نداره من معتاد به دیدن بچه ای هستم در گوشه ای از دنیا جالبه چنین تناقضی در میل به نیستی و از طرفی دیدن متولدی که پا به این دنیای نکبت بار گذاشته
-
بوی پاییز میاد امشب
سهشنبه 1 شهریور 1401 22:53
یادته؟ یادت رفته از بس نبودی پا گذاشتن روی بلندترین قله ها سخت وسوسه انگیز است. راه سپردن در تنهایی و سکوت سخت وسوسه انگیز است. عاشق شدن به راه های محال و فرار از دنیای آدم ها، سخت وسوسه انگیز است.
-
چیزیشبیه یک معجزه، یک دوست
چهارشنبه 26 مرداد 1401 23:39
دنیا به طرز کسل کننده ای سیاه و کدر است شاید تنها چیزی بتواند امیدی باشد معجزه است معجزه ای شبیه این که دوستی بیاید و گوش باشد چشم باشد بخواند آنچه که هیچکس نمی خواد بشنود آنچه که کسی نمی شنود ....
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 25 مرداد 1401 23:03
تو ماه ای و من ماهی این برکه کاشی افسوس بلندیست زمانی که نباشی
-
آسمانی نیست
پنجشنبه 20 مرداد 1401 21:24
راسش من زیاد ابتهاج رو نمی شناسم چند تا شعرشو ممکنه خونده باشم و چند تاش هم در قالب آواز شنیده باشم ولی چیزی که هیچ وقت از یاد من نمی رود گوش دادن به ارغوان با صدای علیرضا قربانی و پیچ و خم جاده فیروز کوه با کسی که قطعا نباید چنین چیزی یادش باشه کسی که نباید بدونه آسمانی به سرم نیست آرزوی قلبی ما این است که اسمانتان...
-
How dreary to be somebody
سهشنبه 18 مرداد 1401 23:55
جان کلام رو امیلی دیکنسون گفته بیایید کسی نباشیم ما کی هستیم؟ مهندس، دکتر، پسر فلان، صاحب منصب، برای چی؟ برای یه لجنزار ستایشگر I’m nobody! Who are you? Are you nobody too? Then there’s a pair of us! – don’t tell! They’d banish us, you know! How dreary to be somebody! How public, like a frog To tell your name the...
-
سفر با هیجان
شنبه 8 مرداد 1401 13:11
قطار سیل ابگرفتگی راه اهن هیجان