-
مو اَ هر جا برُم سر وا بگردانُم
پنجشنبه 30 تیر 1401 23:25
حیدو گوش میدم هی حیدو گوش میدم شما چطور
-
ای تو ز من فارغ و من زار زار
پنجشنبه 30 تیر 1401 22:48
شیوه گری بین که دلم تنگ شد تا تو بگوییش که دلتنگ من
-
نه امیدی در دل من
دوشنبه 27 تیر 1401 19:57
شجریان داره می خونه یک نی غمگین بک گراند صداشه : به سکوت سرد زمان... به خزان زرد زمان نه زمان را درد کسی نه کسی را درد زمان بهار مردمی ها دی شد زمان مهربانی طی شد آه از این دم سردی ها خدایا ... ... پ ن : و امید بی شرف ترین دروغ تاریخ است
-
سیاه چون امید
سهشنبه 21 تیر 1401 23:38
در جامعهای که بر وارونگی استوار است، نه آسایش مادّی هست و نه گشایش معنوی، هیچ چیز نیست؛ شبی به روز پیوسته میشود و نام آن را نهادهاند زندگی! در این جامعه، جدّیترین مسائل بشری را میتوان به صورت چنان مضحکهای درآورد که گویی برای به راه بردنِ کارها استعدادِ مسخرگی بیشتر است تا فنّ راهبَرَندگی؛ اگر جامعهای چنین...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 21 تیر 1401 20:48
حوصله هیچ کسی رو ندارم کاش میشد همه آدمای اطرافم رو حذف کنم و اول از همه خودم را
-
غمگین چون خداحافظ
یکشنبه 19 تیر 1401 22:08
پیانو با یک صدای تینیجر طوری پلی شده داره میگه گود بای مای لاوار گود بای مای فرند هیچکس به این فکر نمیکنه با خداحافظی چه غمی چه اندوهی به یادگار Goodbye my lover Goodbye my friend You have been the one You have been the one for me I am a dreamer and when I wake You can't break my spirit, it's my dreams you take And as...
-
Sad goodbyes
شنبه 11 تیر 1401 23:49
جرج مایکل آنشرلی Calls to mind a silver screen and all its sad goodbyes شبیه سکانس آخر کازابلانکا و چشمهای مغموم همفری بوگارت و یا خداحافظی های پدر خوانده مایک سامی دون کورلئونه و یا سگ ولگرد با اون چشمهای غمزده از آخرین خداحافظی و یا من و این دنیا
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 9 تیر 1401 23:14
Let me love you baby
-
مکاشفه"
سهشنبه 7 تیر 1401 23:46
" در لامکان دست فرو بردم معلق، بر آخرین وهم ممکن بر وحشت مطلق - با انگشتان بستهام "با پشتِ انگشتان بستهام" تمام هستی را لمس کردم، و نیستی خود چون خرگوشی لرزان در مشتم آمد. #یاسر_اسلامی_نوکنده ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۱
-
:/
سهشنبه 7 تیر 1401 23:42
حالا خیلی وقته رفتی رفتی و از رفتن تو ..... ... .. بی تو من از نسل بارانم بارانم
-
جان کندن
جمعه 3 تیر 1401 18:14
معاشرت میکنی، گرفتاری؛ نمیکنی، از زندگی بیزاری؛ زندگی سراسر جان کندن است. محمد صالح علاء
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 31 خرداد 1401 23:57
. . ....... ...
-
تلیتو لیته لیتوله تلیتو لیته لیتو
جمعه 27 خرداد 1401 19:08
همه حرفا و حدیثها و دنیای کوفتی به کنار غروب جمعه رو چند دقیقه با سندی دهه شصت برقصید :) سی دخت هاجرو خودمه تو گل میپلکونم محض رضای دخترون خودمه تو گل میپلکونم تلیتو لیته لیتوله تلیتو لیته لیتو تلیتو لیته لیتوله تلیتو لیته لیتو
-
دور بودی ولی نزدیکترین
دوشنبه 23 خرداد 1401 19:42
محمود درویش گفته: «دوستت داشتم با وجود اینکه تو را به آغوش نکشیدم و تو را همیشه نمی بینم! دوستت داشتم چون برایت نوشتم و برایت خواندم و بخاطرت خندیدم و بخاطر تو تغییر کردم! تو را دوست داشتم در حالی که دور بودی ولی نزدیکترین به قلبم..!»
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 22 خرداد 1401 15:38
من حالم بده چرا هیشکی اینو نمی فهمه
-
ماه و ماهی
چهارشنبه 18 خرداد 1401 19:28
یکی بود می خوند تو ماهی و من؛ ماهی این برکه کاشی افسوس بلندیست زمانی که نباشی کی بود؟ تو ماه تو ماهی ماهم افسوس بلندی تا ابدیت
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 15 خرداد 1401 02:16
بعضی وقتا نمیشه دستان دوم دستگاه شور باید کلن بزارم کنار نمیشه دیگه
-
ماندگار چون نا امیدی
جمعه 13 خرداد 1401 01:38
یاس تنها دارایی ماندگار انسان تا لحظه مرگ است و بقیه همه توهم است و من با محسن نامجو زجه می زنم چه خبر؟ مرگِ حقحق و هوهو. لال شد مرغ و نغمه رفت از یاد، تا که گُنگانِ دَهزبانِ دورو نازمستی کنند و جلوهگری.
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 11 خرداد 1401 19:34
بندر دلتنگم و داغونتُم
-
سلام
پنجشنبه 5 خرداد 1401 23:16
جای خنده نیست خنده جمعی ست خوشبختی جمعی ست در جهنمی به نام وطن وقتی اکثریت زیر آماج حملات اقتصادی و فساد حکومت اند اگه بهترین امکانات رو هم داشته باشی نمی توانی شاد زندگی کنی اگر انسان باشی اگه کمی شرف داشته باشی
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 28 اردیبهشت 1401 23:46
تمام دلتنگیهای دنیا در این شب و من جمع شده ست
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 10 اردیبهشت 1401 21:08
تو نخ ابره که بارون بزنه آخ اگه بارون بزنه...
-
عود مدیترانه ای
دوشنبه 5 اردیبهشت 1401 22:59
واقعا میخوام یک زمانی در زندگی، یه سال برم عراق یا یکی از کشورهای عربی ساحل مدیترانه.. تو یکی از روستاهای بالای کوه - که حتا تلویزیون هم نداره... و عود یاد بگیرم. اصلا به خود نصیر شمّه یا یکی از برادران تریو جبران میگم بهم عودِ عربی یاد بده. بعد مردم روستا به هم میگن هَل تسمع جاء الّذی مِن ایران، یشفأُ مریضونَ،...
-
...
شنبه 3 اردیبهشت 1401 19:51
حس یک روحو دارم که نه کسیو میبینه نه کسی اونو تو یک خونه تاریک یجای دور زندگی میکنه بی خبر از همه چی... . حملم بهش کنن چاقو از توش رد میشه هیچی نمیفهمه. نه میتونه بمیره نه میتونه زندگی کنه نه میتونه حرف بزنه. نه میشنونش نه کسیو میشنوه.... یهموجود معلق بی سرو ته چرت و پرت که فقط هرروز یه سری کارای چرت و پرت تر...
-
چکیدست بر خاک سه قطره خون
سهشنبه 16 فروردین 1401 00:27
ای خدا ای فِلک ای طبیعت شام تاریک ما را به مرگ کن خواب دیدم که دارم میمیرم و تک تک سلولهایم پودر می شوند گویی جانی نبوده و جهانی نبوده مثل همه انسانها به نیستی رفتم. و سیاه چاله ای عظیم مرا بلعید. خوب بود. فکر زندگی ای دوباره وحشتناک است. و خدا رو شکر که خداوندگار توانایی جان بخشیدن ندارد. خدا رو شکر که قبل از مرگم...
-
صبر ایوب زمان
جمعه 12 فروردین 1401 03:16
جاده یزد کرمان جواد یساری صبر ایوب بی تو موندن لحظه ی جبر منه صبر ایوب زمان صبر منه خونه بی تو خونه نیست قبر منه
-
1401
دوشنبه 8 فروردین 1401 21:03
دیر شده ولی چیزی کم نشده سال نوتون مبارک
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 22 اسفند 1400 23:19
بسیارشد به خواب این خفته فلج درانتظاریک روزخوش فرج پیوندهای او گشتند سرد ازبس که خواب کرد. ازبس که خواب کرد بیم است کاو نخیزد ازرخوت بدن او را صدا بزن! #نیما_یوشیج
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 22 اسفند 1400 20:26
آدمیزاد خیک ماست نیستش که ... #محمد مختاری
-
مرگ گرد
پنجشنبه 19 اسفند 1400 20:03
بوی مرگ رو بیش از هر زمانی حس می کنم در قرنگرد تولدم در بهاری که دل به جا نیست در پیتاره گی روزگارم چیزی عجین و نزدیک تر از مرگ برای من نیست