هی

پشت این پنجره جز هیچ بزرگ هیچی نیست.

هی

پشت این پنجره جز هیچ بزرگ هیچی نیست.

هیچ

لیوان شراب را زیر لب مز مز می کنم

تلخی دنیا در رگهام جاریست

دنیا هیچ آغوش امنی ندارد

حداقل برای من

و من به همه چیز فکر می کنم

 و چیزی نیست که به آن فکر کنم

هیچ 

هیچ 

هیچ

هیچ

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد