با دو تا هندوانه زیر بغل
با همین جان لاغر و زردم
فکر کردم که می شود جنگید
فکر کردم فقط خودم مَردم
مرد بیزار و خسته از بیداد،
#مزدک نظافت
آخر شعر می رسم جایی که هندوانه ها افتاد و به شاعری که شاعره نبود.