هی

پشت این پنجره جز هیچ بزرگ هیچی نیست.

هی

پشت این پنجره جز هیچ بزرگ هیچی نیست.

مکاشفه"

"



در لامکان

دست فرو بردم

معلق،


بر آخرین وهم‌ ممکن

بر وحشت مطلق


- با انگشتان بسته‌ام

"با پشتِ انگشتان بسته‌ام"

تمام هستی را لمس کردم،

و نیستی

خود

چون خرگوشی لرزان

در مشتم آمد.


#یاسر_اسلامی_نوکنده

۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۱

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد